تاریخسنجی چیست؟
تاریخسنجی روشی برای استفاده از ابزار آماری و اقتصادسنجی برای تحلیل روندها و رویدادهای تاریخی است. تاریخسنجی یک انقلابِ روششناختی در تحلیلِ تاریخ اقتصادی جهان به وجود آورد. پیش از فراگیر شدن و استفاده از روشهای اقتصادسنجی برای تحلیل تاریخ اقتصادی، بیشتر از روشهای کیفی، تفسیری و روایی استفاده میشد. تاریخسنجی در دهه 60-1950 برای اولینبار بکار رفت و انجمن تاریخسنجی در 1983 تاسیس شد. بر اساس لغتنامه انگلیسی آکسفورد، اولین بار لغت تاریخسنجی (cliometrics) در دهۀ 1960 در نوشتهای از L. E. Davis. استفاده شده است. در سال 1993، داگلاس نورث و رابرت فوگول جایزه نوبل خودِ را به علت توسعه و همکاری در توسعه مدلهای تاریخسنجی/تاریخ اقتصادی دریافت کردند.
تاریخسنجی بعضا با عنوان اقتصادسنجیِ تاریخی (econometric history) یا تاریخ اقتصادی نوین (new economic history) نیز شناخته میشود.
نکات کلیدی
- تاریخسنجی کاربرد اقتصاد ریاضی و اقتصادسنجی در مطالعات تاریخ اقتصادی است.
- تاریخسنجی درمیانۀ قرن 20 توسعه یافت و پژوهشهای تاریخی که پیش از آن در سیطره روشهای کیفی بود را، متحول کرد.
- روشهای پیشین تاریخنگاری مبتنی بر روشهای سنتی/روایی آشنا برای تاریخنگاران بود.
- تاریخسنجی بر چهار پایه استوار است: مدلسازی ریاضی تئوری اقتصادی، اقتصادسنجی، مجموعههای بزرگی از دادههای تاریخی-اقتصادی و فناوریهای پیشرفته محاسباتی برای تحلیل دادهها
فهم تاریخسنجی
تاریخسنجی حوزهای مطالعات اقتصادی است که تلاش میکند با استفاده از مدلهای اقتصادسنجی به بررسی و مطالعه تاریخ اقتصادی بپردازد. تاریخسنجی از تئوریهای اقتصادی و اقتصادسنجی استفاده میکند تا با استفاده از دادهها و آمار، به بینشی در مورد تاریخ اقتصادی برسد. دادههای بزرگ مورد استفاده در تاریخسنجی بسیار متنوع است، اما برای نمونه دادههای جمعیتیِ حاصلۀ از سرشماری، نمونهای از دادههای مورد استفاده در تاریخسنجی است. تاریخسنجی (cliometrics) یا پویاشناسیِ تاریخ (cliodynamics) در یک کلام استفاده از مدلهای ریاضی و آماری برای تحلیل رویدادها و روندهای تاریخی است. این مدلها به مرزهایی فراتر از علم اقتصاد و مطالعات اقتصادی هم سرایت کرده است.
برخی مجلات اقتصادیای که با پژوهشهای تاریخسنجی سروکله میزنند بدین شرح است:Economic History Review، Cliometrica، Explorations in Economic History. نمونهای از موضوع مقالاتی که از مدلهای تاریخسنجی استفاده کرده اند نیز بدین شرح است: بهرهوری نیروی کار در قرن نوزدهم در ایالات متحدۀ آمریکا و انگلستان، سهمیهبندی اعتبارات و ازدحام وامگیری در طول انقلاب صنعتی یا رابطۀ میان دستمزد حقیقی و جمعیت در تاریخ ایتالیا.
رویکردهای پیشین تاریخنگاری اقتصادی، متبنی بر روشهای کیفی و رواییای بود که برای تاریخدانان آشنا بوده است و توجه به دادهها و شرایط اقتصادی منحصر در کلیت سیر تاریخی بوده است و هیچگاه جایگاهی مرکزی در مطالعات تاریخی نداشته است. اما با تحولات اساسیای که نئوکلاسیکها در نیمۀ نخست قرن بیستم در مدلهای اقتصادی و اقتصادسنجی و آماری ایجاد کردند و جمعآوری دادههای بزرگ از طریق حسابهای ملی و توسعه فناوریهای محاسباتی کاری کرد که در نیمۀ دوم قرن بیستم مطالعات تاریخسنجی بتوانند توسعه پیدا کنند. وجود و ظهور تاریخسنجی تنها با وجود این چهار اصل ممکن بوده است.
مدلسازی نئوکلاسیک
مدلهای اقتصادیای که در قرن بیستم توسعه یافتند معمولا در تلاش بودند که قواعد جهانشمول اقتصادی را با استفاده از مدلهای ریاضی بسط دهند. این مدلها بر اساس برخی فروض و قیود، مانند رفتار عقلانی افراد و مسئله کمیابی توسعه مییافتند. تاریخسنجکاران (cliometricians) اولیه بیان میداشتند که با استفاده از این فروض (عقلانیت و مسئله کمیابی) و مدلها نه تنها میتوان به بررسی تاریخ حال، بلکه به بررسی تاریخ 100 یا 1000 سال گذشته پرداخت.
اقتصادسنجی
به منظور آزمون فرضیههای اقتصادی، اقتصاددانان از مدلهای آماری و اقتصادسنجی بهره میبرند تا ببینند که تخمینها و مدلهایشان آیا با واقعیتهای اقتصاد تطابق دارند یا خیر. بررسی روابط آماری و آزمون فرضیهها، کاربرد اساسیِ اقتصادسنجی بری اقتصاددانان است. برای تاریخ اقتصادی، تاریخسنجکاران ادعا میکنند که برای بررسی دورههای تاریخی، مانند انقلاب صنعتی، دیگر لازم نیست به تفاسیر این و آن تاریخنگار نگاهی کیفی داشت، بلکه میتوان با استفاده از آمار و مدلهای اقتصادسنجی به آزمون آماری رخدادها بپردازیم و سعی کنیم از این رهگذر عوامل اثرگذار را شناسایی کنیم. با بررسیهای آماری میتوان نشان داد کدام ادعای تاریخی صادق و کدام یک کاذب است.
دادههای تاریخی
متخصصان تاریخسنجی بر سری دادههای زمانی مانند دادههای تاریخی در مورد تغییرات قیمتها، موجودی و مقدار کالاها، در آمدها و سایر متغیرهای اساسی اقتصادی تاکید دارند. بسیاری از این داده به انحاء مختلف مانند دادههای سرشماری، حسابوکتابهای تجاری و صورتهای مالی برای دههها و سدههای گذشته همواره در دسترس بوده است، اما هیچگاه بررسی روشمند و اصولی با این دادهها در دستورکار تاریخنگاران نبوده است تا زمانی که مدلهای تاریخسنجی توسعه یافتند. دلیل این عدم توجه به این منابع تاریخی را میتوان در نقصان و ضعف در مدلهای ریاضی و توان رایانش آنها دانست.
فناوریهای محاسباتی و توسعه فناوری
آخرین پازلِ تکوین تاریخسنجیِ مدرن، قدرت فناوریهای محاسباتی مدرن بود. کامپیوترها پردازش تعداد زیادی داده را ممکن میسازند. بدون استفاده از قدرت پردازشی کامپیوترها، آزمون و بررسی فرضیههای اقتصادی تقریبا غیرممکن بوده است.
این مطالب توسط تیم دانشجویی پادکست سکه تهیه شده است و خالی از اشکال نیست، میتوانید در صورت تمایل در بهبود آنها کمک کنید.