تئوری انتشار نوآوری ها چیست؟
نظریه اشاعه نوآوریها فرضیه است که بیان میکند چگونه پیشرفتهای جدید تکنولوژی و سایر پیشرفتها در جوامع و فرهنگها، از معرفی تا پذیرش گسترده، گسترش یافته است. نظریه انتشار نوآوری به دنبال توضیح چگونگی و چرایی پذیرش ایدهها و شیوههای جدید است، از جمله اینکه چرا پذیرش ایدههای جدید میتواند در دورههای طولانی پخش شود.
روشی که در آن نوآوریها به بخشهای مختلف جامعه منتقل میشوند و نظرات ذهنی مرتبط با نوآوریها، عوامل مهمی در سرعت انتشار – یا گسترش – آنها هستند. زمانی که شرکتها در حال توسعه استراتژی بازاریابی برای محصولات جدید و توسعه سهم بازار هستند، این نظریه اغلب مورد استفاده قرار میگیرد.
درک نظریه اشاعه نوآوریها
نظریه اشاعه نوآوری ها توسط اورت راجرز، نظریه پرداز ارتباطات در دانشگاه نیومکزیکو، در سال 1962 مطرح شد. این نظریه گذر یک ایده جدید را از مراحل پذیرش توسط افراد مختلفی که در ایده جدید مشارکت میکنند یا شروع به استفاده از آن می کنند، توضیح میدهد. افراد اصلی در نظریه اشاعه نوآوری عبارتند از:
نوآوران: کسانی که در معرض ایدههای جدید هستند و اولین کسانی هستند که ایدههای جدید را امتحان میکنند.
پذیرندگان اولیه: افرادی که علاقهمند به آزمایش فناوریهای جدید و ایجاد کاربرد آنها در جامعه هستند
اکثریت اولیه: کسانی که راه را برای استفاده از یک نوآوری در جریان اصلی جامعه هموار میکنند و بخشی از جمعیت عمومی هستند.
اکثریت دیررس: افرادی که از اکثریت اولیه پیروی میکنند تا نوآوری را به عنوان بخشی از زندگی روزمره خود بپذیرند و همچنین بخشی از جمعیت عمومی هستند.
عقبروها (laggards): افرادی که در پذیرش محصولات نوآورانه و ایدههای جدید از جمعیت عمومی عقب هستند.
به طور کلی، نوآوران و پذیرندگان اولیه در معرض ریسکی هستند که با امتحان نوآوریها، فناوریها یا ایدههای جدید ما به وجود میآید. از سوی دیگر، افراد عقبمانده، ریسکگریز هستند و در راه انجام کارها قرار دارند. در نهایت، ادغام یک نوآوری در جریان اصلی جامعه، انجام زندگی روزمره (و کار) خود را بدون آن غیرممکن میکند. در نتیجه، آنها مجبور به استفاده از آن میشوند.
نظریه اشاعه نوآوریها تا حدی با ادغام نظریههای جامعهشناختی قبلی تغییر رفتار توسعه یافت. عواملی که بر میزان انتشار نوآوری تأثیر میگذارند عبارتند از ترکیب روستا به شهر در جمعیت جامعه، سطح تحصیلات جامعه، و میزان صنعتی شدن و توسعه. جوامع مختلف احتمالاً نرخ پذیرش متفاوتی دارند – نرخی که اعضای یک جامعه یک نوآوری جدید را میپذیرند.
نرخ پذیرش برای انواع مختلف نوآوری متفاوت است. به عنوان مثال، جامعهای ممکن است به دلیل هزینه، دسترسی و آشنایی با تغییرات تکنولوژیک، اینترنت را سریعتر از خودرو پذیرفته باشد.
نمونههایی از نظریه اشاعه نوآوریها
در حالی که نظریه اشاعه نوآوریها در اواسط دهه 1900 توسعه یافت، بیشتر فناوریهای جدید در پیشرفت بشر، چه ماشین چاپ در قرن شانزدهم و چه اینترنت در قرن بیستم، مسیر مشابهی را برای پذیرش گسترده دنبال کردهاند.
تئوری اشاعه نوآوری به طور گسترده توسط بازاریابان برای ترویج پذیرش محصولات خود استفاده میشود. به عنوان مثال، بازاریابان میتوانند مجموعهای از افراد مشتاق به محصول را بیابند تا در ازای اشتراکگذاری گسترده آن، آن را به صورت رایگان دریافت کنند. این پذیرندگان اولیه مسئول بشارت دادن کاربرد آن به مخاطبان اصلی هستند.
نمونه اخیر این روش اشاعه فیسبوک است. این به عنوان محصولی برای دانش آموزان و متخصصان در موسسات آموزشی آغاز شد. با افزایش استفاده دانش آموزان فراتر از مدرسه، سایتهای اجتماعی به جامعه جریان اصلی و فراتر از مرزها گسترش یافت.
اینفلوئنسر مارکتینگ یکی دیگر از کاربردهای تئوری انتشار نوآوری است. اینفلوئنسرهای رسانههای اجتماعی اغلب توسط برندهایی با محصولات یا خدمات جدید تماس میگیرند. اینفلوئنسرها به پذیرندگان اولیه تبدیل میشوند که از محصول جدید استفاده میکنند و درباره آن پست میکنند، آن را برای مخاطبان اصلی عادی میکنند و باعث گسترش استفاده از آن میشوند.
تئوری اشاعه نوآوریها نیز برای طراحی برنامههای بهداشت عمومی استفاده میشود. مجدداً، مجموعهای از افراد بهعنوان پذیرندههای اولیه یک فناوری یا روش جدید انتخاب میشوند و آگاهی را در مورد آن به دیگران منتقل میکنند. با این حال، محدودیتهای فرهنگی یا دسترسی مردم به منابع و حمایت اجتماعی برای رفتار جدید میتواند مانع موفقیت این نوع برنامههای بهداشتی شود. در زمینه بهداشت عمومی، این نوع انتشار رفتار نیز برای تشویق افراد به اتخاذ رفتارهای مثبت مفیدتر است تا اینکه رفتارهای منفی را محدود یا متوقف کند.
این مطالب توسط تیم دانشجویی پادکست سکه تهیه شده است و خالی از اشکال نیست، میتوانید در صورت تمایل در بهبود آنها کمک کنید.