شما الان این‌جا هستید:

معمای زندانی (Prisoner’s Dilemma)

معمای زندانی چیست؟

معمای زندانی یک تناقض در تحلیل تصمیم‌گیری است که در آن دو نفر که در راستای منافع شخصی خود عمل می‌کنند، نتیجه مطلوب را ایجاد نمی‌کنند.

در نظریه بازی‌ها معمای زندانی در سال 1950 توسط ریاضیدانان شرکت RAND  مریل فلود و ملوین درشر در طول جنگ سرد ایجاد شد (اما بعداً توسط نظریه‌پرداز بازی آلوین تاکر نامگذاری شد). برخی بر این باورند که معمای زندانی برای شبیه‌سازی تفکر استراتژیک بین ایالات متحده و اتحاد جماهیر شوروی در طول جنگ سرد ساخته شده است.

امروزه، معضل زندانی نمونه‌ پارادایمی است که نشان می‌دهد چگونه تفکر استراتژیک بین افراد می‌تواند منجر به نتایج غیربهینه برای هر دو بازیکن شود.


درک معمای زندانی

معمای زندانی معمولی به گونه‌ای تنظیم می‌شود که هر دو طرف تصمیم می‌گیرند که از خود به هزینه دیگری محافظت کنند. در نتیجه، هر دو شرکت کننده خود را در وضعیت بدتری نسبت به زمانی که اگر در فرآیند تصمیم‌گیری با یکدیگر همکاری می‌کردند، می‌یابند. معمای زندانی یکی از شناخته شده ترین مفاهیم در نظریه بازی های مدرن است.

معمای زندانی موقعیتی را نشان می‌دهد که در آن دو طرف جدا از هم و قادر به برقراری ارتباط نیستند، هر کدام باید بین همکاری یا عدم همکاری با پلیس یکی را انتخاب کنند. بالاترین پاداش برای هر یک از طرفین زمانی اتفاق می‌افتد که هر دو طرف با پلیس همکاری کنند.

معمای زندانی کلاسیک به این صورت است:

  • دو سارق بانک به نام‌های سارا و سعید دستگیر شده‌اند و در اتاق‌های جداگانه بازجویی می‌شوند.
  • مقامات شاهد دیگری ندارند و تنها در صورتی می‌توانند مجرم بودن آنها را ثابت کنند که بتوانند حداقل یکی از سارقان را به خیانت به همدست خود و شهادت به جرم متقاعد کنند.
  • هر سارق بانک با این انتخاب مواجه می‌شود که با همدست خود همکاری کند و سکوت کند یا از باند جدا شود و برای پیگرد قانونی شهادت دهد.
  • اگر هر دو سکوت کنند، مقامات فقط می‌توانند آنها را با اتهامات کمتری محکوم کنند که منجر به یک سال زندان برای هر یک می‌شود (1 سال برای سارا + 1 سال برای سعید = مجموع 2 سال زندان).
  • اگر یکی شهادت دهد و دیگری شهادت ندهد، کسی که شهادت می‌دهد آزاد می‌شود و دیگری پنج سال (0 سال برای کسی که همکاری می‌کند + 5 برای یک محکوم = 5 سال کل).
  • با این حال، اگر هر دو علیه دیگری شهادت دهند، هر یک به دلیل مسئولیت بخشی از سرقت به سه سال زندان محکوم خواهند شد (3 سال برای سارا + 3 سال برای سعید = 6 سال مجموع مدت زندان).

مجازات‌های مربوطه را می‌توان به صورت جدول زیر بیان کرد:

نتایجعدم شهادت سعیدشهادت دادن سعید
عدم شهادت سارا(1،1)(0،5)
شهادت دادن سارا(5،0)(3،3)

در این مورد، هر دزدی صرف نظر از انتخاب دیگری، همیشه انگیزه‌ای برای تقصیر دارد. از دیدگاه سارا، اگر سعید سکوت کند، سارا می‌تواند یا با سعید همکاری کند و یک سال در زندان بماند، یا شهادت بدهد و آزاد شود. بدیهی است که او بهتر است در این مورد به سعید خیانت کند. از سوی دیگر، اگر سعید نقص داشته باشد و علیه سارا شهادت دهد، انتخاب او این است که یا سکوت کند و پنج سال در زندان بگذارند یا شهادت دهد و سه سال در زندان بماند. دوباره، بدیهی است که او ترجیح می‌دهد این سه سال را به پنج سال ترجیح دهد.

در هر دو مورد، چه سعید با سارا همکاری کند و چه به دادستانی کمک کند، سارا در صورت نقص همکاری و شهادت وضعیت بهتری خواهد داشت. اکنون، از آنجایی که هنری دقیقاً با مجموعه‌ای از انتخاب‌ها مواجه است، او نیز همیشه بهتر است که فرار کند.

پارادوکس معمای زندانی این است: هر دو سارق تنها در صورت همکاری و سکوت (مجموعاً دو سال) را در زندان می‌گذارنند، اما انگیزه‌هایی که هر کدام به طور جداگانه با آن‌ها روبرو می‌شوند و هر یک از آنها را به سمت فرار سوق می‌دهد، در نهایت حداکثر مجموع مدت حبس بین آن دو را که در مجموع شش سال است نتیجه می‌دهد.

معمای زندانی اغلب در موقعیت‌های اقتصادی یا تجاری برای توضیح اینکه چرا انگیزه‌های فردی ممکن است بازیگران را به انتخاب یک نتیجه غیربهینه سوق دهد، استفاده می‌شود.


نمونه‌هایی از معمای زندانی

اقتصاد مملو از نمونه‌هایی از معمای زندانی است که نتایجی داشته باشد که برای اقتصاد و جامعه به طور کلی مضر یا مفید باشد. موضوع مشترک این است: وضعیتی که در آن انگیزه‌هایی که هر تصمیم گیرنده با آن مواجه می‌شود، هر یک از آنها را وادار می‌کند به گونه‌ای رفتار کنند که وضعیت همه آنها را در مجموع بدتر کند، در حالی که به‌طور فردی بهترین انتخاب‌ها را داشته‌اند.

یکی از این نمونه‌های تراژدی منابع مشترک است. ممکن است حفظ و سرمایه‌گذاری مجدد در انتشار یک منبع مشترک از منابع طبیعی برای ادامه مصرف آن به نفع همه باشد، اما هر فردی همیشه انگیزه‌ای دارد که در عوض در سریع‌ترین زمان ممکن مصرف کند. که سپس منبع را تخلیه می‌کند. پیدا کردن راهی برای همکاری به وضوح وضعیت همه را در اینجا بهتر می‌کند.

رفتار کارتل‌ها را نیز می‌توان با عینک معمای زندانیان دید. همه اعضای یک کارتل می‌توانند به طور جمعی خود را با محدود کردن تولید غنی کنند تا قیمتی را که هر یک از آنها دریافت می‌کنند به اندازه کافی بالا نگه دارند تا از مصرف کنندگان رانت بگیرند، اما هر یک از اعضای کارتل به طور جداگانه انگیزه‌ای برای تقلب در کارتل و افزایش تولید برای گرفتن رانت‌ها را دارد. و این منافع سایر اعضای کارتل را کاهش می‌دهد. اما منافع کل جامعه را افزایش می‌دهد چرا که با خروج هر بنگاه از کارتل می‌توان آن کالا را قیمت کمتری خرید. این نمونه‌ای از این است که چگونه مشوق‌های فردی گاهی اوقات واقعاً جامعه را به عنوان یک کل بهتر می‌کند.


فرار از معمای زندانی

با گذشت زمان، مردم راه‌حل‌های مختلفی را برای معمای زندانی به کار گرفته‌اند تا بر انگیزه‌های فردی به نفع منافع عمومی غلبه کنند.

اول اینکه، در دنیای واقعی، بیشتر تعاملات اقتصادی و سایر تعاملات انسانی بیش از یک بار تکرار می‌شود. یک معمای زندانی کلاسیک معمولاً فقط یک دور اتفاق می‌افتد که در غیر این صورت به عنوان «معمای زندانی تکراری» طبقه‌بندی می شود. در دوراهی تکراری زندانی، بازیکنان می‌توانند استراتژی‌هایی را انتخاب کنند که به همکاری پاداش می‌دهد یا فرار را در طول زمان مجازات می‌کند. با تعامل مکرر با افراد مشابه، حتی می‌توانیم عمداً از دوراهی یک بار زندانی به دوراهی مکرر زندانی برویم.

دوم، مردم استراتژی‌های سازمانی رسمی را برای تغییر انگیزه‌هایی که تصمیم‌گیرندگان فردی با آن مواجه هستند، توسعه داده‌اند. اقدام جمعی برای اعمال رفتار مشارکتی از طریق مقررات، قوانین، رویه‌های تصمیم‌گیری دموکراتیک، و مجازات صریح اجتماعی برای فرار از خدمت، بسیاری از معماهای زندانی را به سمت نتایج مشارکتی سودمندتر تغییر می‌دهد.

در نهایت، برخی از افراد و گروه‌هایی از مردم در طول زمان سوگیری‌های روانی و رفتاری مانند اعتماد بیشتر به یکدیگر، جهت‌گیری بلندمدت آینده در تعاملات مکرر و تمایل به متقابل مثبت رفتار مشارکتی یا متقابل منفی رفتارهای ناقص را توسعه داده‌اند. این تمایلات ممکن است از طریق نوعی انتخاب طبیعی در یک جامعه در طول زمان یا انتخاب گروهی در جوامع مختلف رقیب تکامل یابد. در واقع، آن‌ها گروه‌هایی از افراد را به سمت انتخاب «غیرمنطقی» هدایت می‌کنند که نتایجی را که در واقع برای همه آنها مفیدتر است، انتخاب کنند.


این مطالب توسط تیم دانشجویی پادکست سکه تهیه شده است و خالی از اشکال نیست، می‌توانید در صورت تمایل در بهبود آن‌ها کمک کنید.

به اشتراک بگذارید

تلگرام
واتس‌اپ
توییتر
فیسبوک
لینکدین

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *