شما الان این‌جا هستید:

درِ گردان

 این روزها کشور درگیر انتخاب وزیران و روسای سازمان‌های مهم دولتی است. یکی از آن جایگاه‌های خیلی مهم که چشم هر فعال اقتصادی و خیلی از مردم به آن است ریاست بانک مرکزی است. این روزها اسم‌های مختلفی برای تصدی این پُست مطرح می‌شود که ما اینجا قصد پرداختن به آن را نداریم. ولی به این بهانه می‌خواهیم با یک اصطلاح و یک پدیده مهم آشنا بشویم که شاید آن را هم این روزها زیاد از کارشناسان حوزه نظارت بانکی بشنوید: درِ گردان.

پژوهشگران و اقتصاددانان بانکی تاکید دارند که بانک مرکزی برای درست انجام دادن وظایف خودش مثل کنترل حجم نقدینگی، کنترل نرخ بهره و در نهایت مهم‌تر از همه کنترل تورم باید استقلال داشته باشد. اصولاً در تعریف استقلال بانک تاکید بر استقلال از دولت است.

استقلال بانک مرکزی از دولت یک موضوع منازعه برانگیز بین اقتصاددان‌هاست. بسیاری از اقتصاددان‌ها معتقدند که بانک مرکزی برای کنترل تورم باید از دولت مستقل باشه تا دولت نتواند مخارج خودش رو به او تحمیل کند. گروه دیگری می‌گویند دولت حتی اگر دسترسی مستقیمش به بانک مرکزی را از دست بدهد باز هم میتواند از طریق شبکه بانکی مخارجش را به آن تحمیل کند و این مسیرها مشکلات بیشتری را برای اقتصاد می‌سازد. دسته دیگری هم هستند که عقیده دارند هدف بانک مرکزی نه کنترل تورم بلکه رشد اقتصادی است پس چه بهتر که با دولت در ارتباط باشد.

اگر استقلال بانک مرکزی را فقط در رابطه با دولت تعریف کنیم یکی از مهم‌ترین وظایف بانک مرکزی را نادیده گرفتیم: نظارت بر شبکه بانکی. بانک مرکزی مقام ناظر بانک‌های تجاریه پس برای اینکه این وظیفه را درست انجام بدهد باید از شبکه بانکی هم مستقل باشد. حتی دستورالعمل‌های بین‌المللی حوزه بانکداری مثل بال هم بر این موضوع تاکید دارند.

 به طور کلی استقلال بانک مرکزی به سه بعد تقسیم می‌شود: ۱- استقلال نهادی و سازمانی ۲- استقلال مالی ۳- استقلال نیروی انسانی. پدیده در گردان هم به این مورد آخر برمی‌گردد. تعاملات میان نیروی انسانی شاغل در بخش خصوصی و بخش حاکمیتی و گردش نیروی انسانی میان این دو بخش، با اصطلاح «در گردان» در ادبیات مورد اشاره قرار می‌گیرد.

 بیاید به نمونه‌هایی از این پدیده نگاه کنیم:

رئیس بانک مرکزی طی سال ۹۲ تا ۹۷ این وظایف را در سیستم بانکی داشته باشد:

– مدیر عامل بانک کارآفرین از مردادماه ۱۳۸۹ تا ۵/۱۳۹۲.

– رئیس هیئت مدیره و مدیر عامل فیوچر بانک در بحرین به مدت ۵ سال.

– رئیس هیئت مدیره و مدیر عامل بانکهای ملت، صادرات، سپه و ملی ایران به مدت ۲۰ سال.

 قائم مقام او هم که تا ۳ بعد هم در این مقام موند و بعد هم رییس بانک مرکزی شد هم پیشتر از خرداد ۷۷ تا آبان ۸۶ معاون بانک مرکزی بود بعد از دوره‌ای حضور در هیئت مدیره بانک خاورمیانه به بانک مرکزی برگشت.

بررسی این پدیده در بخش بانکی، به‌طور خاص پس از بحران مالی ۲۰۰۷ وارد ادبیات اقتصادی شده است. بررسی‌ها نشان می‌دهد که این پدیده رابطه قوی ضدچرخه‌ای با تورم و رکود دارد. یعنی طی دوره‌های رونق اقتصادی حاکمیت نمی‌تواند نیروهای خودش رو حفظ کند و این نیروها به بخش خصوصی منتقل می‌شوند. البته در ایران قراردادهای  نیروی کار بلند مدت‌تر است ولی باز هم تعاملات غیررسمی موضوع مهمی است که به علت عدم شفافیت پرداختن به آن سخت است.

قطعاً حضور افرادی در بانک مرکزی که تجربه حضور در شبکه بانکی را دارند باعث انتقال تجربه می‌شود ولی اگر این کار بدون قاعده انجام بگیرد ممکن است آسیب‌های جدی را هم به نظارت بانک مرکزی بزند.

این مطالب توسط تیم دانشجویی پادکست سکه تهیه شده است و خالی از اشکال نیست، می‌توانید در صورت تمایل در بهبود آن‌ها کمک کنید.

به اشتراک بگذارید

تلگرام
واتس‌اپ
توییتر
فیسبوک
لینکدین

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *