شما الان این‌جا هستید:

از ژئوپلتیک تا ژئواکونومی

به قلم: سید امیرحسین هاشمی

دکتر آرش رئیسی‌نژاد در تاریخ 4 خرداد 1402، مباحثی را با عنوان «از ژئوپلتیک تا ژئواکونومی» به میزبانی اندیشکده حکمرانی اقتصادی تهران و در دانشکده اقتصاد دانشگاه تهران ارائه دادند. در ادامه خلاصه‌ای از این ارائه‌ی 3 ساعته می‌آید:

دکتر رئیسی‌نژاد در ابتدای ارائه‌ خود در بیان اهمیت مباحث ژئوپلتیک (Geopolitics) این جمله را نقل کرد:

Power is about location, location and location.

برخی وقتی حرف از ژئوپلتیک به میان می‌آید به سرعت بحث از جبر جغرافیا را وسط می‌کشند با توجه به لفظ Politics  در ترکیب ژئوپلتیک، مشخص می‌شود که تدبیرهای سیاسی باعث می‌شود بحث از ژئوپلتیک یک بحث پویا و داینامیک (dynamic) باشد و ایده‌هایی مثل جبر جغرافیایی جایی در مباحث ژئوپلتیکی ندارد. سه ضلع اصلی ژئوپلتیک را جغرافیا، قدرت و نظم/سلطه جهانی تشکیل می‌دهند.

Screenshot 2023 07 05 at 12.09.21 PM

هنری کیسینجر کسی بود که دوباره بحث از ژئوپلتیک را زنده کرد، که اگر نگاه ژئوپلتیکی به تغییرات و روندهای اساسی جهان داشته ‌باشیم به روشنی می‌فهمیم که نباید به دنبال قهرمان‌های تاریخی گشت و نمی‌توان به صورت فردی، و تنها با تکیه به رهبریِ کاریزماتیک، تغییری اساسی در روندهای سیاسی جهان ایجاد کرد. در کنار این مهم، ژئوپلتیک به ما نشان می‌دهد که دو نظام سیاسی مختلف، لزوما 180 درجه مخالف یکدیگر سیاستگذاری نمی‌کنند و در برخی از روندهای اساسیِ سیاسی خود، مانند یکدیگر عمل خواهند کرد. تا مادامی که به عینک تحلیل ژئوپلتیکی تجهیز نشده باشیم در گزند تحلیل‌های ناپخته و شاذ هستیم.

استاد پیشین دانشگاه تهران یک عنصر مهم در تحلیل‌های ژئوپلتیکی را برداشت‌های ژئوپلتیکی (Geopolitical Perception) کنشکران سیاسی دانست. به بیان وی در کنار واقعیات جغرافیایی که بر اتفاقات و روندهای سیاسی تاثیر می‌گذارند، برداشت‌های کنشگران عرضه سیاست نیز خود می‌تواند تاثیر مهمی بر واقعیات سیاسی داشته باشد. دو عنصر مهم در ژئوپلتیک جغرافیا و تاریخ است که اگر پژوهشگری به این دو مهم توجه کند، می‌تواند برای روندهای ژئوپلتیکی (Geopolitical Trends)، تحلیلِ هم‌زمانیِ (Synchronic Analysis) منطقی و تحلیل در-زمانی (Diachronic Analysis)  روشمند ارائه دهند.

در ادامه دکتر رئیسی‌نژاد با بر شمردن هفت مورد زیر، سرفصل‌های مهم در تحلیل‌های سیاسی و ژئوپلتیکی را چنین معرفی کرد:

  1. «ژئوپلتیک  نیروی پنهان بیرونی است.» معنای دقیق این گزاره بدان معناست که سیاست‌های کشورها چه سیاست‌مداران و مردم آن کشور بدانند یا خیر؛ از وضعیت‌های ژئوپلتیکی خاص هر منطقه تاثیر می‌پذیرد.
  2. «روان‌شناسی سیاسی، تحلیل نیروی پنهان درونی است.» این گزاره مشخص می‌کند که در تحلیل‌های سیاسی باید به مباحث خرد که منبعث از روان‌شناسی کشنگران سیاسی هستند توجه کرد تا بتوان رانه‌های پنهان درونی کنش‌های فردی را مشخص کرد.
  3. رهبری (Leadership) یکی از عوامل مهم در تحلیل سیاسی است. در مقامات و رهبران سیاسی مانند تمام انسان‌ها احتمال وقوع خطاهای شناختی و یا  اختلال (Noise) در تصمیم‌گیری وجود دارد که باعثِ سوءبرداشت‌های (Misperceptions) ژئوپلتیکی ‌می‌شود. حوزه‌ی تصمیم‌گیری مورد نظر در رهبری، وابسته به اتمسفر سیاسی کشور مد نظر است و این مهم در نظام‌های سیاسیِ مختلف تفاوت‌های مهمی دارد، برای مثال اهمیت رئیس‌جمهور در نظام‌های پارلمانی بسیار متفاوت از نظام‌های سیاسی است که دولتِ مستقر  به طور مستقیم توسط رای مردم به رئیس جمهور تشکیل شده ‌است.
  4. توجه ترتیبات‌ نهادی (Institutional Arrangement) باعث می‌شود تاثیر متقابل ساختار بر کنشگران را به صورت معنادارتری تحلیل کنیم. ذیل این عنوان یکی از معضلات قانون اساسی مشروطه (1278) همین عدم توجه به ترتیبات نهادی در ایران بوده‌ است. در کشوری که سابقه تحزب وجود ندارد نمی‌توان دفعتا با تصویب یک قانون، یک ساختار سیاسیِ تک مجلسی تشکیل داد که مجلس انتخابی قدرت فراوان داشته‌ باشد.
  5. ژئواکونومی (Geoeconomy) اين حوزه به اهمیت کریدورهای اقتصادی و شبکه‌های تجاری جهانی می‌پردازد. یکی این شبکه‌ها از چین تا جمهوری آذربایجان گستره دارد.
  6. تکنوپلتیک به اهمیت رابطه‌ی متقابلِ رقابت‌های تکنولوژیک  و سیاسی، به ستیز دامنه‌دار آمریکا و چین در تایوان اشاره دارد. اهمیت ابرشرکت‌هایی مانند TSMC  که سهم بزرگی از بازار نیمه‌رساناها را در اختیار دارد و تراشه‌های پردازشی به‌روز دنیا را تولید می‌کند. این شرکت‌ها عنصر اساسی ستیزهای ژئوپلتیکی و تکنوپلتیکی بین چین و آمریکا هستند.
  7. ژئوکالچر (Geoculture)، به اهمیت هویت ملی و ایدئولوژی مربوط است. هفت عنوان بالا به صورت منفک و مجزا از یکدیگر عمل نمی‌کنند و در سلسه روابطی متقابل بر هم اثر می‌گذارند. برای مثال اگر ایدئولوژی‌ها منطق ژئوپلتیک را نفهمند، دود می‌شوند و اثری از آنها نخواهد ماند.

در بسیاری مواقع ژئوپلتیک داده‌ی خام تحلیل را به پژوهشگر یا سیاست‌گذار عرضه می‌دارد و خود کنشگر است که بایستی به تفسیر این داده‌ها بپردازد. به بیان شفاف‌تر، در بیان واقعیات ژئوپلتیکی نبایستی به صورت غرض‌مند و با سوگیری عمل کرد، بلکه سعی باید بر این باشد که داده‌های ژئوپلیتکی، تمیز و فارغ از ایدئولوژی‌ها عرضه شوند؛ اما همانطور که می‌دانیم در لحظه‌ای که بحث از تحلیل و برداشت از داده‌ها به میان می‌آیند، هر شخصی از دریچه نگاه و زاویه دید خود به قضایا نگاه می‌کند. البته لفظ ایدئولوژی در اینجا لزوما به عنوان مجموعه‌ای از دگم‌های سیاسی و عقیدتی نیست بلکه به معنای چارچوب نظری‌ای است که پژوهشگر در قالب آن تحلیل می‌کند. برای مثال دوگانه‌ی معروف تحلیل‌های لیبرالیستی و رئالیستی در روابط بین‌الملل، دو چارچوب مختلف تحلیلی را عرضه می‌کند.

در جواب به پرسشِ یکی از شرکت‌کنندگان در این دوره، استاد پیشین روابط بین‌الملل دانشگاه تهران چند دقیقه‌ای در اهمیتِ نظریه‌های ژئوپلتیکی مربوط به هارت‌لند (Heartland) سخن گفت. سه متفکر مهم که در مورد اهمیت جزیره‌ی جهانی (World Island) و تاثیرات عمیق سیاسی آن  و دیگر موضوعات ژئوپلتیکی نظریه پردازی کرده ‌بودند به شرح زیر است:

  1. مکیندر (Halford Mackinder)، جغرافی‌دان انگلیسی، یکی از متفکرین مهم و متقدم در ژئوپلتیک است.
  2. آلفرد ماهان (Alfred Thayer Mahan)، افسر نیروی دریایی آمریکا، در بیان اهمیت بسیار زیاد قدرت دریایی کشورها اذعان کرده‌ است که هر کشوری که بر دریا سلطه داشته ‌باشد گویی بر تمام جهان سلطه دارد.
  3. نیکلاس اسپایکمن (Nicholas John Spykman)، استاد فقید علوم سیاسی در دانشگاه ییل، نیز در اهمیت ریملند بیان داشته ‌است که هرکه ریملند را کنترل کند، اوراسیا را در اختیار دارند و هرکه بر  اوراسیا نفوذ داشته باشد، سرنوشت جهان را در دست دارد.

سه جزء اساسی ژئواکونومی را  جغرافیا، قدرت اقتصادی و سرمایه‌گذاری[های فرامرزی] تشکیل می‌دهد:

Screenshot 2023 07 05 at 12.14.51 PM

در بیان اهمیت سرمایه‌گذاری‌های بین‌المللی کشورها نمونه‌هایی از چین، در ابتکار کمربند و جاده (Belt and Road Initiative به اختصار BRI) را برشمرد. فهم پویایی و تغییرات ارتباطات و روابط بین کشورها عنصری است که در بسیاری از تحلیل‌های داخلی فقدان آن مشاهده می‌شود. برای نمونه برخی از تغییرات جدید قراردادهای سرمایه‌گذاری چینی‌ها هیچ خبری ندارند و همچنان گمان می‌کنند چین از سیاست تله بدهی (Debt Trap Diplomacy) استفاده می‌کند اما به علت فشار نهادهای بین‌المللی چین در ساختار قراردادهای تجاری خود تغییرات عمده‌ای ایجاد کرده ‌است و دیگر از سیاست مورد اشاره استفاده نمی‌کند.

در پایان، در نقد دیدگاه  برخی به مفهوم استقلال کشور تعریف آنان را رد و تعریفی مناسب‌تر ارائه شد. تعریف استقلال، کمینه‌سازی تاثیرپذیری از دیگر کشورها نیست، بلکه به معنای بیشینه‌سازی تاثیرگذاری بر دیگر کشورها است. این بدان معناست که تا مادامی که کشورهای زیادی، وابستگی مهم و اساسی به کشور مورد نظر داشته‌باشند، تعرض به استقلال آن و حتی تحریم کردن آن بسیار پرهزینه می‌شود و از این رهگذر کشور مدنظر مصون از دخالت و تحریم می‌شود.

این مطالب توسط تیم دانشجویی پادکست سکه تهیه شده است و خالی از اشکال نیست، می‌توانید در صورت تمایل در بهبود آن‌ها کمک کنید.

جستار وابسته: مروری بر مفهوم تنهایی استراتژیک

به اشتراک بگذارید

تلگرام
واتس‌اپ
توییتر
فیسبوک
لینکدین

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *