شما الان این‌جا هستید:

معرفی مدرسه زمستانه فقر و نابرابری

به قلم: سید مسیح میرجعفری و مبین صدقی

مدرسه زمستانه فقر و نابرابری اندیشکده سیاستگذاری اقتصادی تهران از روز 11 تا 14 بهمن 1402 در محل دانشکده اقتصاد دانشگاه تهران برگزار خواهد شد. در این بلاگ سکه سعی داریم مرور کوتاهی بر مباحثی که در این مدرسه طرح خواهد شد داشته باشیم.

دو مسئله فقر و نابرابری که در ادبیات عامه گهگاه به جای هم استفاده می‌شوند، بنا به تعریف متفاوت هستند اما هر دو با دغدغه عدالت گره خورده‌اند. فقر مفهومی مطلق است و به کمبود فرد یا افرادی در دستیابی به منابع مالی و استانداردهای اولیه زندگی اشاره دارد. نابرابری مفهومی نسبی است و به توزیع نامساوی منابع و فرصت‌ها بین افراد یک جامعه اشاره دارد.

طی دهه‌های گذشته اقتصاددانان تلاش کرده‌اند، تا اولاً به تعاریف دقیق‌تری از این مفاهیم دست ‌پیدا کنند، ثانیاً کوشیده‌اند به کمک مدل‌های ریاضی و ابزارهای شناسایی علیت به علل این پدیده‌ها پی ببرند.

مدرسه زمستانه تلاش خواهد کرد تا در عناوین زیر مخاطبان خود را با جدیدترین ادبیات این حوزه آشنا کند:

پویایی فقر:

این شاخه به بررسی این موضوع می‌پردازد که شوک‌های اجتماعی و اقتصادی چگونه بر روی فقر تاثیر می‌گذارند. دوره‌های رکود و رونق چه کسانی را فقیر و چه کسانی ار از فقر خارج می‌کنند. به دست آوردن اطلاعات اقتصادی و اجتماعی این خانوارها می‌توانند به سیاستگذاران این حوزه کمک شایانی کند. در روز اول مدرسه زمستانه با حضور دکتر پیتر لانجو، استاد تمام اقتصاد دانشگاه Vrije آمستردام، مبانی نظری مطالعات پویایی فقر و روش استفاده از داده‌های مبتنی بر پیمایش را ارائه خواهد داد. گرتون رونگن، دانشجوی دکتری دانشگاه Vrije آمستردام، مقاله رساله دکتری خود در رابطه با به کارگیری روش داده‌های مقطعی تکرارشونده در حوزه نابرابری سلامت در مالزی را ارائه خواهد کرد.

فقر مطلق و فقر چندبعدی:

محاسبه نرخ فقر درآمدی از مهم‌ترین موضوعات ادبیات فقر است. در واقع اقتصاددانان تلاش می‌کنند تا این را محاسبه کنند که فرد باید چقدر درآمد داشته باشد تا فقیر نباشد. فقر درآمدی در دو رویکرد محاسبه می‌شود: فقر مطلق و فقر نسبی. در فقر مطلق، که مبنای آن حداقل درآمد مورد نیاز برای تامین نیازهای اولیه یک انسان مبنا قرار می‌گیرد، ارزش سبد حداقلی محاسبه می‌شود. در فقر نسبی اما درآمد میانه جمعیت در نظر گرفته می‌شود و معمولا جمعیتی که زیر 60% یا 50% میانه توزیع درآمد، درآمد دارند فقیر نسبی نامیده می‌شوند.

ابعاد فقر گسترده‌تر از فقر درآمدی است. فقیر بودن تنها محرومیت درآمدی را شامل نمی‌شود. فردی که فقیر است عموماً از امکاناتی که منجر به رشد می‌شوند، مانند آموزش و بهداشت نیز محروم است. همچنین شرایطی قابل تصور است که افرادی که دچار فقر درآمدی نیستند هم از چنین امکاناتی محروم باشند. دکتر زهرا کاویانی در اپیزود ۷۰ با عنوان نگاهی به فقر چندبعدی، سعی در تبیین این مفهوم و بررسی داده‌های موجود در ایران داشت:

فقر واژه‌ای است که تعاریف متفاوتی از آن وجود دارد. در یک دسته بندی کلی دو تعریف از فقر داریم؛ تعریف بانک جهانی که فقر را ناتوانی در تامین نیازهای اساسی می‌داند و طبق آن فقر درآمدی بیان می‌شود، و تعریف آمارتیا سن که فقر را محرومیت از قابلیت‌ها می‌داند و ما را به مفهوم فقر چند بعدی می‌رساند. بررسی تنها فقر درآمدی دارای نواقصی است؛ افرادی هستند که دچار فقر درآمدی هستند ولی دچار فقر چندبعدی نیستند و بالعکس. منظور از چندبعدی، قابلیت‌ها، امکانات و خدمات در بخش‌های انرژی، ارتباطات، مسکن، بهداشت و تغذیه است. بررسی فقر چندبعدی به ما کمک می‌کند تا سیاست‌های حمایتی که برای کاهش فقر درآمدی انجام شده‌اند را هدفمند کنیم؛ بسیاری اوقات منشا فقر درآمدی، درآمد نیست، بلکه فقر چندبعدی است. ممکن است خانواده‌ای فقر درآمدی نداشته ولی دچار فقر چندبعدی باشد؛ این می‌تواند نسل بعد آن را با فقر درآمدی مواجه کند. موسسه اوفی دانشگاه اکسفورد شاخص‌هایی کلی در بخش‌های آموزش، انرژی، مسکن، بهداشت و تغذیه ارائه کرده ‌است. بررسی این شاخص‌ها در مرحله اول روی دسترسی تمرکز دارد و در مراحل بعد باید گسترش پیدا کند و مثلا به بررسی کیفیت بپردازد.

فقر چندبعدی بر خلاف فقردرآمدی یک مفهوم است تا یک عدد. اما این مفهوم بیان شده تا کشورها و سیاست‌گذارها به بررسی و ارائه شاخص‌ها در ابعاد مختلف آن بپردازند. مثلا نرخ فقر درآمدی 30 درصد سیاست‌گذار را متوجه این میکند که باید سیاست حمایتی انجام دهد؛ ولی شاخص‌های فقر چندبعدی در ابعاد مختلف این کمک را می‌کند که سیاست حمایتی هدفمند انجام شود.

برای بررسی فقر چندبعدی در ایران یکی از مشکلات مهم، نبود داده‌‌های تجمیع‌شده است. ما بسیاری از داده‌های مورد نیاز را در بخش‌های مختلف داریم ولی باید به طوری که استنباط درست از آن ممکن باشد تجمیع شود. البته فعالیت‌های در حال انجام است؛ در بودجه سال 1401 برای ایجاد پایگاه داده بهره‌مندی ایرانیان توسط وزارت رفاه، بودجه در نظر گرفته شده. هدف این پایگاه داده مشخص کردن بهره‌مندی ودسترسی خانوار به امکانات تا پایین‌ترین سطوح جامعه است که دقیقا روی ابعاد فقر چندبعدی تمرکز دارد. سالانه در لایحه بودجه، بودجه محرومیت‌زدایی در نظر گرفته می‌شود و این پایگاه داده کمک می‌کند که مناطق مختلف در بهره‌مندی از این بودجه اولویت‌بندی شوند. یعنی حمایت چندبعدی فردمحور و منطقه‌محور. اولین گام برای تکمیل این پایگاه داده تبیین شاخص‌ها برای بخش‌های مختلف مثل مسکن یا انرژی است؛ این کار با انتشار مجموعه گزارش‌های فقر چندبعدی توسط وزارت رفاه در سال1400 انجام شده است. گام بعد جمع‌آوری و تجمیع داده‌ها از نهادهای مختلف است که شاید برای بلوغ کامل این پایگاه 8 تا 10 سال زمان لازم باشد.

بر اساس گزارشی که وزارت رفاه درباره بررسی فقر چندبعدی در سال 1400 منتشر کرد، در بخش بهداشت ایران نسبت به جهان وضعیت بدی ندارد یعنی روی میانگین جهانی یا کمی بالاتر از آن قرار دارد، در بخش مسکن، فقر مسکن در روستاها از جانب کیفیت مصالح ساختمانی است ولی در مناطق شهری از جانب سهم هزینه مسکن از کل هزینه خانوار. اما بخش نگران‌کننده برای ایران بخش آموزش است که نسبت به جهان رتبه‌ی بالایی دارد. مثلا طبق آزمون تیمز و پلز، ایران رتبه چهارم از آخر را دارد که نگران کننده است.

دکتر کاویانی در مدرسه زمستانه الگوریتم محاسبه فقر درآمدی در کشور، روندهای فقر در ایران با تمرکز بر دهه 90 شمسی، تعریف و نحوه محاسبه فقر چندبعدی، و روندهای فقر چند بعدی در ایران را ارائه می‌دهند.

دکتر مجید عینیان، در یک کارگاه R، کدهای استفاده شده در محاسبه فقر درآمدی را به‌صورت تعاملی برای شرکت کنندگان تدریس خواهند کرد. عینیان در اپیزود ۵۹ سکه با موضوع نقشه‌های فقر ایران گفته بود:

تعریف فقر که در بین عموم مردم کاربرد دارد متفاوت از چیزی است که در اقتصاد بررسی می‌شود. در اقتصاد تعریفی از فقر ارائه می‌شود که بتوان براساس آن شاخص‌هایی تعریف و فقر را اندازه‌گیری کرد. یکی از این شاخص‌ها خط فقر است که براساس آن افرادی فقیر تلقی می‌شوند که زیر خط فقر قرار دارند. این شاخص براساس هزینه‌های خانوار تعریف می‌شود و به دو نوع خط فقر مطلق و نسبی تقسیم می‌شود. در خط فقر مطلق هزینه سبدی از کالاهای اساسی و ضروری زندگی اندازه‌گیری و شاخص طبق آن تعریف می‌شود؛ یعنی به چگونگی توزیع درآمد وابسته نیست. اما خط فقر نسبی وابسته به نحوه توزیع درآمد است. در عمل محاسبه خط فقر مطلق در کشورهای توسعه یافته کاربرد چندانی ندارد زیرا ضروریات زندگی تامین شده دارند.

مهم‌ترین عامل برای کاهش فقر رشد اقتصادی پایدار است. اما رشد اقتصادی به تنهایی برای کاهش فقر کافی نیست و در کنار آن نیاز به سیاست‌های حمایتی است؛ چراکه زمانی که کشور دارای رشد اقتصادی است، افرادی در جامعه هستند که از این روند رشد جامانده و بی‌بهره می‌مانند. در طرف مقابل سیاست‌های حمایتی هم به تنهایی منجر به کاهش فقر نمی‌شوند. برای مثال سیاست درآمد پایه عمومی(UBI) است. در این سیاست به تمام جامعه مبلغی داده میشود با این هدف که با کاهش درآمد به صفر مواجه نشویم؛ اما پرداخت این مبلغ، اگر با رشد اقتصادی مثبت همراه نباشد باید از طریق دریافت مالیات از دهک‌های بالا انجام شود که در نهایت به هدف اصلی خود نمی‌رسد. مثال این سیاست پرداخت یارانه نقدی به مردم در سال 1390 است. در این سال تقاضای برخی کالاها مثل گوشت از طرف مردم افزایش یافت ولی چون سمت عرضه این کالاها افزایشی نداشت، قیمت آنها افزایش یافت و مصرف تغییری نکرد؛ پس پرداخت یارانه به هدف اصلی خود نرسید.

برابری فرصت‌ها:

جان رومر به بحث در مورد برابری فرصت‌ها، به ویژه در زمینه عدالت توزیعی و برابری اجتماعی کمک کرده است. او بر اهمیت تضمین فرصت‌های برابر برای افراد برای دستیابی به اهداف زندگی خود، صرف نظر از پیشینه اجتماعی یا شرایط اقتصادی آنها، تأکید می کند. رویکرد رومر اغلب شامل تجزیه و تحلیل عوامل ساختاری است که بر فرصت‌ها تأثیر می‌گذارند، مانند آموزش، دسترسی به منابع و نهادهای اجتماعی. هدف او طراحی سیستم‌هایی است که زمین بازی مساوی‌تری را ترویج می‌کنند و به افراد اجازه می‌دهند تا بر اساس شایستگی رقابت کنند نه اینکه مزایا یا معایب خودسرانه مانع آنها شوند. به خاطر داشته باشید که دیدگاه‌ها در مورد برابری فرصت‌ها می‌تواند متفاوت باشد، و دیدگاه رومر تنها یکی از دیدگاه‌های بسیاری در گفتمان گسترده‌تر درباره عدالت اجتماعی و عدالت اقتصادی است.

دکتر وحیدمنش روند شاخص فرصت‌های انسانی در منطقه خاورمیانه و شمال آفریقا را بررسی خواهد کرد.

نابرابری در جهان:

برانکو میلانوویچ به دلیل کار گسترده خود در مورد نابرابری جهانی شناخته شده است. میلانوویچ ایده امواج کوزنتس را تصدیق می‌کند که نشان می‌دهد نابرابری درآمدی در طول توسعه اقتصادی افزایش یافته و سپس کاهش می‌یابد. با این حال، او همچنین تأکید می‌کند که روند اخیر در نابرابری درآمد جهانی تحت تأثیر عوامل فراتر از مرزهای ملی است. او بر اهمیت توجه به توزیع درآمد جهانی، با در نظر گرفتن نابرابری‌ها نه تنها در داخل کشورها، بلکه در بین کشورها تأکید می‌کند. کار او روشن می‌کند که چگونه مناطق مختلف و گروه های درآمدی در سطح جهان تغییرات اقتصادی را تجربه می‌کنند. «منحنی فیل» که توسط میلانوویچ توسعه یافته است، نشان می‌دهد که گروه‌های مختلف درآمدی در دوران جهانی شدن چگونه بوده‌اند. این نشان می‌دهد که در حالی که طبقه متوسط جهانی رشد درآمد قابل توجهی داشته است، برندگان و بازندگان در صدک‌های مختلف درآمدی وجود دارد. میلانوویچ در مدرسه زمستانه درباره نابرابری جهانی و کتاب اخیر خود با همین عنوان سخنرانی خواهد کرد.

در ادامه چند مورد از روند نابرابری را در چند منطقه مورد بررسی قرار می‌دهیم. . دکتر کارولین کرفت آخرین مقاله خود در رابطه با تبعیض در بازار کار برای زنان متاهل در مصر را ارائه می‌دهد. وضعیت نابرابری در قبل از انقلاب توسط دکتر جواد صالحی اصفهانی مورد بررسی قرار خواهد گرفت. دکتر صالحی اصفهانی با بررسی سالنامه‌های آماری و پیمایش‌های محدودی که قبل از انقلاب در رابطه با درآمد و هزینه خانوار در ایران انجام شده است و بررسی داده‌های آن، سعی در تصویر کردن وضعیت فقر و نابرابری در ایران دوره پهلوی دوم دارند. دکتر صالحی اصفهانی در اپیزودهای ۴۵ و ۶۶ مهمان پادکست سکه بودند. دکتر علی جدیدزاده در مورد وضعیت بی‌خانمانی در کشورهای توسعه‌یافته (مطالعه موردی کانادا) بحث می‌کنند.

به اشتراک بگذارید

تلگرام
واتس‌اپ
توییتر
فیسبوک
لینکدین

2 پاسخ

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *